سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۹
نقش عقل و شرع در ایجاد شور انتخاباتی

حوزه/ حضور اقشار مختلف مردم در انتخابات وظیفه‌ای دینی، ملی و انقلابی می باشد؛ چراکه آنچه اهمیت دارد مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح است.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» بی تردید در این مقطع حساس که ایران اسلامی به عنوان قدرتی نوظهور و تاثیرگذار در منطقه ظاهر شده، حضور پرشور و شعور در عرصه انتخابات بیانگر درایت و بصیرت ملت همیشه بیدار خواهد بود. آن‌چنان‌که امام راحل (ره) فرمودند: "سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی بدهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند".

مقدمه:

دین و سیاست از دیرباز با یکدیگر تبادل و تعامل داشته‌اند. دین با تولیداتی مانند «وجدان جمعی» ، «انسجام اجتماعی»، «الگو سازی»، «کنترل درونی»، «مشروعیت» همواره نیازهايی را در نهاد‌های غیر دینی نهادهای سیاسی برطرف می‌کرده و در مقابل، نیازخود به اقتدار، حمایت، فعالیت‌های تبشیری و تحقق آرمان‌ها را به وسیله نهادهای سیاسی برآورده می‌ساخته است.[1]

مشاركت سياسي در حكومت ديني

مراد از حكومت ديني، حكومتي است كه سياست در آن با تدبير مستقيم دين صورت مي‏گيرد و نوع نظام آن در عصر غيبت، مبتني بر ولايت مطلقه فقيه است. براي ارزيابي امكان و ميزان مشاركت سياسي شهروندان در اين نوع حكومت ديني، توجه به نظام سياسي نبوي و علوي(علیهم السلام) در صدر اول حايز اهميت است. اولين نظام سياسي صدر اسلام، بخصوص حكومت حضرت رسول اكرم(ص)در مدينه و حكومت كوتاه حضرت علي(ع) در مدينه و كوفه، دوراني بسيار درخشان از شكوفايي انديشه سياسي اسلام و استقرار نظام سياسي مبتني بر اسلام به شمار مي‏رود. از بارزترين ويژگي‏هاي اين دوران، مشاركت فعال مردم در سرنوشت سياسي ـ اجتماعي خود است. اگرچه اصول و تفكرات سياسي اسلام تاكنون به صورت تخصصي نظريه‏پردازي نشده و به زبان علمي روز، به رشته تحرير نيامده، ولي در اسلام، اهميت مشاركت سياسي روشن و بر آن بسيار تأكيد شده است. بي‏ترديد، نحوه و حدود مشاركت مردم در سرنوشت سياسي اجتماعي خويش، در هر جامعه‏اي تابع قوانين و مقرّرات و هنجارها، ارزش‏ها و چارچوب‏هاي پذيرفته شده در آن جامعه است. با استناد به سيره عملي و نظري حضرت علي (ع)، آن حضرت پنج نقش مهم براي مردم در سياست و حكومت قايل شده كه عبارتند از: تعيين رهبران و حاكمان؛ نظارت؛ نصيحت و بيان حقايق تلخ؛  بازخواست و استيضاح؛  مخالفت.[2]

حضرت امام حمینی(ره) نيز بر اين عقيده بودند كه اسلام داراي نظام حكومتي است و آن عبارت است از: حكومت قانون بر مردم. در اسلام و نظام اسلامي، هيچ‏گاه فرد حاكميت ندارد و آنچه حاكم است قانون است و چون در اسلام قانونگذاري منحصرا به ذات باري تعالي اختصاص دارد، در حقيقت آن كسي كه در جامعه حاكم است خداوند تعالي است. همه افراد، از شخص اول امكان، حضرت رسول (ص) گرفته تا حكّام عادي، همه مجريان قانون در جامعه اسلامي محسوب مي‏شوند. اين افراد حكومت نمي‏كنند بلكه قانون حاكم است و اينها فقط مجريان قانون، يعني اوامر خداوند متعال هستند. بنابراين، تشكيل حكومت در اسلام واجب است و نظام حكومتي آن هم، حكومت قانون بر مردم است و هر كس دين اسلام را قبول كرد، بايد به اين واجب نيز جامه عمل بپوشاند.

اين فرمايش رسول اكرم (ص) كه مي‏فرمايند: «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته» خود بيانگر بزرگ‏ترين مشاركت سياسي مردم در امور اجتماعي است و به آنان اعلام مي‏كند كه بايد در نظام حكومتي مشاركت فعال داشته باشند. حكومت اسلامي، حكومتي است كه مردم در آن مشاركت و حضور فعال داشته باشند. در تصميم‏گيري‏ها دخالت كنند و آراي مردم مستقيما در عزل و نصب مقامات مؤثر باشد.[3]

ضرورت مشاركت سياسي:

1-  تكليف شرعي:

 دين مبين اسلام، مسلمانان را نسبت به جامعه مسؤول مي‌داند(كلكم راع و...) و (مَنْ اَصْبَح و لم يهتم و...) و آنان را به دخالت در امور سياسي – اجتماعي تشويق مي‌نمايد. اسلام مشورت در امور به خصوص در امور مربوط به اجتماع و مسائل سياسي اجتماعي را به مسلمانان توصيه مي‌كند. بنابراين احساس مسؤوليت نمودن نسبت به سرنوشت خويش وديگران، مورد تأييد و تأكيد اسلام قرار گرفته و رهبران ديني هم بر اين امر مهم، همت گمارده‌اند. پس مشاركت در امور سياسي و اداره‌ي امور مملكتي و انتخاب نماينده‌ي اصلح يك وظيفه‌ و تكليف شرعي براي همه‌‌ي مردم، به خصوص قشر نوجوانان و جوان يك جامعه‌ي زنده و پايدار است. [4]

2- تكليف عقلي:

انسان بالطبع اجتماعي است و زندگي اجتماعي هم براساس روابط انسان‌ها بايكديگر امكان‌پذير مي‌گردد و در اين فرآيند، فرد و جامعه بر يكديگر تأثير مي‌گذارند. در نتيجه، بر افراد جامعه لازم است نقش خود را در اين تأثير گذاري و تأثيرپذيري، به درستي ايفا كنند. مسائل سياسي و امور مربوطه به حكومت كه از اهم مسائل هر جامعه است، افراد بايستي با مشاركت فعال خويش در سرنوشت خود و جامعه، دخالت كرده و در سياست گذاري‌ها، تصميمات و چگونگي اداره امور كشور تأثير گذار باشند؛ چرا كه اگر در تعيين سرنوشت خود مشاركت نداشته باشند بر اساس سنت‌هاي موجود در عالم خلقت، ديگران با سلطه‌ برآن‌ها، براي آن‌ها تصميم گيري خواهند كرد و هر طوري كه بخواهند با سياست‌گذاري و تنظيم اداره‌ي امور، آن‌ها را به دنبال خود مي‌كشند و چه بسا كه آن‌ها را به ورطه‌ي هلاكت بيندازند. پس مشاركت سياسي براي حيات فكري و زندگي با عزت، امري لازم و ضروري است. [5]

3- تحقق بخشيدن به حاكميت مردم:

مشاركت سياسي به منظور اعمال حق حاكميت مردم در تعيين سرنوشت خود، امري لازم و ضرورت است. اگر مردم شهر براي تعيين سرنوشت خود و اداره‌ي امور شهر، در صحنه‌ حاضر نباشند و بار مسؤوليت را به گردن ديگري بيندازند، حق حاكميتشان در تعيين سرنوشت مخدوش، و از بين مي‌رود. مردم بايد توجه داشته باشند اگر بخواهند مقدرات شهر و كشور را با فكر وانديشه خود تعيين كنند و اداره‌ امور شهر و كشور را براساس رأي و نظر خودشان، پيش ببرند، راهي جز مشاركت در امور سياسي و حضور در صحنه‌هاي سياسي، اجتماعي انقلاب اسلامي ندارند. طبق سنت‌هاي اسلامي هر كس در اين  راه تلاش كند، به اندازه‌ سعي و كوشش خود مي‌تواند در تعيين سرنوشت خويش مؤثر باشند [6]پس بايد با تلاش، بهترين نامزد را انتخاب كنيم كه ويژگي‌هاي قرآني كه گفته شد را دارا باشد.

اراده جمعي و اصلاح اجتماعي

از جمله توصيه‏هاي شرع انور براي اصلاح امور اجتماعي، سياسي جامعه اسلامي، حركت جمعي براي تغيير وضعيت و سرنوشت خويش است. از اين مفهوم به عنوان، اراده جمعي ياد مي‏شود. قرآن در اين زمينه مي‏فرمايند: «إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» [7]اصلاح اجتماعي و تغيير سرنوشت و وضعيت افراد يك جامعه، رهين تلاش جمعي و حركت دسته جمعي براي اصلاح امور است. در واقع، از جمله مفاهيمي كه در متون اسلامي وجود دارد و بر مشاركت سياسي مردم دلالت مي‏كند «اراده جمعي» است كه مي‏توان تعبيرات گوناگوني مثل حاكميت، حاكميت ملّي، اقتدار جمعي، عدم انحصار قدرت سياسي، مشروط بودن قدرت سياسي به خواست و اراده جمعي و ... از آن داشت.[8]

علاوه براين، مفاهيمي از جمله «واجبات كفايي»، «رضايت عامه» و «بيعت» از جمله مفاهيمي است كه در سطح جامعه اسلامي مطرح و مي‏تواند به عنوان مصاديقي از مشاركت سياسي و اجتماعي مطرح شود. بسياري از واجبات كفايي در سطح جامعه وجود دارند كه صرفا حكومت اسلامي نمي‏تواند متولي آنها باشد، شهروندان نيز در انجام امور عامه و خيريه سهيم و شريك هستند. تأمين رضايت عامه مردم توسط حكومت اسلامي، از طريق سهيم كردن شهروندان در مشاركت‏هاي جمعي و سياسي ممكن است. بيعت با حاكمان عادل و شركت در انتخابات براي تعيين رهبران سياسي جامعه اسلامي نيز وظيفه شرعي و ديني شهروندان مسلمان در يك حكومت ديني محسوب مي‏شود.

پس مشاركت سياسي و شرکت در انتخابات، از جمله مفاهيم مهم در مطالعات اجتماعي و جامعه‏شناسي محسوب مي‏شود، به گونه‏اي كه در نظام‏هاي دموكراتيك، شكل‏گيري سامانه نظام سياسي و اداره آن، رهين همين مشاركت است. اصولاً بدون اين مشاركت، نظام سياسي قوام و ثبات نخواهد داشت. از بُعد سياسي نيز هرچه ميزان مشاركت سياسي بيشتر باشد، ثبات و كارآمدي نظام سياسي افزايش خواهد يافت. علاوه بر اين، كاركرد مشاركت سياسي، انسجام، وحدت و هماهنگي نهادها و قواي نظام سياسي است؛ چراكه نظام و ملتي كه داراي مشاركت سياسي بالاست، از وحدت، يكدلي و يك‏رنگي بهره مي‏برد و آن‏گاه كه اين مشاركت آگاهانه و با مديريت و برنامه‏ريزي درست صورت گيرد، شكل اجتماعي به خود گرفته، همبستگي ملّي و انسجام اجتماعي را تقويت خواهد كرد. اين مهم، موجب تقويت بيش از پيش رضايت و اعتماد عمومي شهروندان نسبت به حاكميت سياسي خواهد بود. [9]

با افزايش مشاركت سياسي، انسجام، وحدت و يكپارچگي افراد جامعه و نظام سياسي تقويت مي‏شود. همبستگي، عامل پيوند اجتماعي است كه آحاد افراد جامعه را علي‏رغم داشتن علايق، سلايق و نيازها، به يكديگر متصل مي‏كند. در اسلام، محور همبستگي، دين و ارزش‏هاي ديني است. مشاركت و همياري و تعامل دوسويه مردم و حاكميت در اجراي برنامه‏ها و طرح‏هاي توسعه سياسي، اقتصادي و اجتماعي را «مشاركت سياسي» گويند.

*تهیه و تدوین: دکتر مرتضی اشرافی، کارشناس مسایل سیاسی

 

[1] . شجاعی زند، علی؛ مشروعیت دینی دولت و اقتدار سیاسی دین: بررسی جامعه شناختی مناسبات دین و دولت در ایران اسلامی، تهران، تبیان،1376، ص 18.

[2] . جمعى از نويسندگان، مشاركت سياسى، مقاله «نسبت تكليف و توسعه بر اساس شاخص مشاركت سياسى»، ص 16

[3] . همان ، ص 22 و 23.

[4] . سردارنيا خليل اله، ضرورت مشارکت سياسي نسل سوم جوانان در ايران، نقد تشکل هاي مشارکتي و پيشنهاد مدل کارامد،  فصلنامه سياست- مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي : تابستان 1390 , دوره  41 , شماره  2 ; از صفحه 179 تا صفحه 195 .

[5] . حمزه محمدی، بررسی جامعه شناختی کاهش مشارکت سیاسی شهروندان، زریبار سال یازدهم تابستان 1386 شماره 64.

[6] . قرآن کریم ، سوره نجم، آیات 40 و 41.

[7] . قرآن کریم ، سوره رعد، آیه 11

[8] . مشاركت سياسى، به اهتمام على‏اكبر عليخانى تهران، سفير، 1377، ص 8

[9] . حمزه محمدی، پیشین، زریبار سال یازدهم تابستان 1386 شماره 64.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha